وقتی که باز صدای اب
میپیچه توی کوچه ها
پر میشه از عطر گلا
انگار تموم دنیا
میشکفه غنچه ی گلی
در ارزوی زندگی
براش همین کافیه که
بهش بگن تو خوشگلی
نگاه گل به اسمون
یه دم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست
یه لحظه دل نبست
یه روز یکی دید گل رو
خواست بچینه تاج سرو
تیزی خارهارو که دید
عقلش بهش گفت که نرو
گله به خار گفت که چرا
نمیشی از من تو جدا
برو میخوام تنها باشم
تو خیلی زشتی بخدا
یه صبح سرد خیلی زود
بوته ی خار اونجا نبود
با همه ی عشقی که داش
با دلی که شکسته بود
چشمای گل یه وقت دید
که دستی اونو از شا خه چید
نگاه گل هرجا که گشت
بوته ی خایرو ندید
چـــــــــــــــــــــــی شد چرا این شاهی بسر امد؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام مستانه جون وبلاگ جالبی داری خوشحال میشم سری بهم بزنی اگه مایل بودی بلینکمت بگو با چه نامی.مرسی
مرسی عزیزم.رو چشمم. هم میلینکم هم سر میزنم
کجـــــــــــــایی خـــــــــــــانومی؟
زیر سایه ی شما
خانومیــــــــــه ما چطوره؟
با وجود دوستی مث شما بیستم
ثسئث هد شاشدلثسا زاغث
اسم این اهنگاش نمیدونم چیه.
شیطونه رفت تو جادم
میخواستم به زبون خودت بنویسم
لعنتش کردم
مستانه جون سلوووووم بیا ما اومدیم بدو بیا
رو چشمم
ای جانم فدایِ تو خانومی
بازدید کننده زیاده عزیزم فقط سختشونه نظر بزارن نمیدونن با دیدنِ نظراتشون انرژی ونیرویِ مضاعف میدن به دوستاشون
دوست دارم عزیزکم
اره حتما همینطوره.
خیلی ماهی شادی جون
امروز منتظرت بودم نیومدی عزیزم
عزیزم نت ندارم .همش یه جایه ننت اومدنم میلنگه. یه بار موب میسوزه یه بار شارژم تموم میشه ...
خیلی قشنگ بود مستانه جان
ممنونم که آپ کردی عزیزم
منتظرِ آپ هایِ قشنگت هستم عزیزکم
شادی جون خوب شدد شمارو دارم وگرنه بازدید بی بازدید